آخرین مطالب وبلاگ
کل یوم عاشورا یعنی ...
آیا می دانی کل یوم عاشورا یعنی چه؟
کل یوم عاشورا یعنی ...
یعنی اجابت دعاها
یعنی پشت پا نزدن به بیعت
تا آخرین لحظه با حسین ماندن
یعنی آزادگی
یعنی تا آخر باید حسینی بود و ماند
یعنی یک لبیک یا حسین جانانه
لبیک یا حسین
موضوعات مرتبط: امام حسین (ع) ، ،
برچسبها:
هنگام محرم شد و هنگام عزا
هنگام محرم شد و هنگام عزا
برخیز و بخوان مرثیت کرببلا
پیراهن نیلی به تن تکیه بپوشان
درهای حسینیه ی دل را بگشا
موضوعات مرتبط: امام حسین (ع) ، ،
برچسبها:
سلام ما به محرم، به غصه و غم مهدی
سلام ما به محرم، به غصه و غم مهدی
به چشم کاسه خون و به شال ماتم مهدی
سلام ما به محرم، به شور و حال و عیانش
سلام ما به حسین و به اشک سینه زنانش
عرض تسلیت و التماس دعا
موضوعات مرتبط: درد و دل با آقا ، امام حسین (ع) ، ،
برچسبها:
حلول ماه محرم ، ماه پژمرده شدن گلستان فاطمه تسلیت باد
هر دم به گوش می رسد آوای زنگ قافله
این قافله تا کربلا دیگر ندارد فاصله
حلول ماه محرم ، ماه پژمرده شدن گلستان فاطمه تسلیت باد
موضوعات مرتبط: امام حسین (ع) ، ،
برچسبها:
دلنوشته محرم - تا کربلا هست
تا کربلا هست ، زمین را عشق است
آه دل همواره غمین را عشق است
هر چند که هیچ است همه ارزش ما
مجنون حسینیم ، همین را عشق است
موضوعات مرتبط: امام حسین (ع) ، ،
برچسبها:
دلنوشته محرم - خیمه ماه محرم زده شد
خیمه ماه محرم زده شد بر دل ما
باز نام تو شده زینت هر محفل ما
جز غم عشق تو ما را نبود سودایی
عشق سوزان تو آغشته به آب و گل ما
موضوعات مرتبط: امام حسین (ع) ، ،
برچسبها:
خروج امام حسین ع از مدینه
خروج امام حسین (ع) از مدینه و اقامت وی در مکه
امام حسین (ع) راهی جز خارج شدن از مدینه نداشت و با تهدید
به ترور رو به رو بودند بنابراین شبانه از مدینه به سمت مکه خارج شدند.
ولید بن عتبه والی مدینه بهحکم یزید بن معاویه در شبِ شنبه، سه روزْ
باقىمانده از ماه رجب سال اقدام به گرفتن بیعت از امام حسین ع
و عبدالله بن زبیر کرد. امام حسین (ع) از بیعت خودداری کردند.
پسر زبیر، همان شب از مدینه به سمت مکّه خارج شد.
صبحگاهان، ولید، مردانى را در پى او فرستاد. او هشتاد سواره
از افراد بنى امیّه را در جستجوى او فرستاد؛ ولى به وى دست
نیافتند و بازگشتند. آخرهاى روز شنبه، ولید، مردانى را در پى
امام حسین (ع) فرستاد تا در مجلس او حضور یافته، با ولید از
طرف یزید بن معاویه بیعت نماید.امام حسین (ع) به آنان فرمود:
«تا فردا شود و ببینیم چه مىکنیم». آنان آن شب، دست از
امام حسین (ع) برداشتند و به وى براى بیعت اصرار نکردند.
در همان شب یعنى شب یکشنبه، دو شب مانده از ماه رجب،
امام به سمت مکّه حرکت کرد.[۱] امام حسین (ع) هنگام خروج از
مدینه این آیه را خواندند:
«فَخَرَجَ مِنْهٰا خٰائِفاً یَتَرَقَّبُ قٰالَ رَبِّ نَجِّنِی مِنَ اَلْقَوْمِ اَلظّٰالِمِینَ»[۲]
«از آن دیار، با ترس و هراس، بیرون رفت و اوضاع را مىپایید. گفت:
پروردگارا! مرا از قوم ستمگر، رهایى بخش».
موضوعات مرتبط: امام حسین (ع) ، روشنگری ، ،
برچسبها:
ادامه مطلب
هر چه خواهی تو بگو آن می دهم...
خوانمت امروز در میدان جنگ
آن زمان بارد
به رویم تیغ و سنگ
امتحانم کن
که چون عاشق شدم
بی کفن، بی سر
تو را لایق شدم...
مهر تو گردد به جان من فزون
چون ببینم کودکانم غرق خون....
کو قیامت تا تماشایم کند
کو توانی تا که حاشایم کند....
پس به تسبیح در رکوع آمد به ناز
گفت: یا رب ! من حسینم در نماز...
گویدش یا رب: ذبیح تو منم
پاره پاره..قطعه قطعه این تنم...
هر نفس ذکرم فقط نام تو باد
مستِ مست از دُردی جام تو باد
تن که ارزان است...گو جان میدهم...
هر چه خواهی تو بگو....آن میدهم
هر
چه
خواهی
تو
بگو
آن
میدهم...
موضوعات مرتبط: درد و دل با آقا ، ،
برچسبها: